ساریناسارینا، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

خوشگلترین دختر دنیای من

سارینا جون بامزه

 عسلم نمیدونی چه قدر بامزه شدی  با حرفا و حرکتای شیرینت قند تو دل بابا و مامان آب میکنی . وقتی میگی مامان حس میکنم همه دنیا رو بهم دادن . راستی دیروز عکست رو از عکاسی آوردیم و رو دیوار حال گذاشتیم چون خیلی بزرگه  وقتی عکست رو دیدی با خوشحالی خندیدی و بوسش کردی . امروز میخوام پرده  اتاقت رو عوض کنم و  یه پرده خوشگل برات بخرم . امیدوارم وقتی بزرگ شدی خوندن این خاطرات برات لذت بخش باشه عزیزم . خیلی دوست داریم . ...
10 فروردين 1390

عید90

  سلام سارینا جونم . دختر خوشگلم این چند روز تعطیلات نوروز که از صبح با هم بودیم خیلی خوش گذشت و امروز که اومدم سر کار خیلی دلم برات تنگ شده . اما باید قوی باشی و همیشه شاد  تا بتونیم پیشرفت کنیم. دختر گلم مامان به داشتن عسلی مثل تو افتخار میکنم تو با شیرین زبونیت هرجا که میریم باعث میشی به همه خوش بگذره  .   راستی همه تنت و صورتت دونه های قرمز زده فکر کنم بخاطر شوکلاتایی که خوردی چون مرتب میگفتی شکوات و مامان خیلی ناراحتم امیدوارم زود خوب بشی . ...
10 فروردين 1390

بدون عنوان

 سلام گلم . مامان  تو محل کار هستم وتو خونه پيش مادر جون  هستی ، ومن خیلی دلم برات تنگ میشه الان مهمون هم داريم خاله پری ، راحله و صاحبه و باباشون خونه ما هستن  و بهت خوش ميگذره    دختر نازم دیروز بردمت تو پارکينگ و حسابی واسه خودت راه رفتی و بازی کردی و من از تماشا کردنت خیلی لذت میبردم و همش میگفتی بچه ها منظورت این بود که بچه ها بیان باهات بازی کنند  خیلی دوست دارم عسلم. ...
9 فروردين 1390

آخرین یادداشت سال 1389

  دختر عزیزم سال 89 داره تموم میشه و من خوشحالم که تو بزرگتر میشی و حرفای مامان و بابا جونت رو بیشتر میفهمی . از ته قلبم و با تمام وجودم دوست دارم  و تمام تلاشمون رو میکنیم تا بهترین زندگی رو داشته باشی . راستی گلم همه میگن دخترت خیلی خوب صحبت میکنه  و من هم کلی ذوق میکنم که دختر باهوشی دارم چون هر چیزی رو که بهت میگم خوب میفهمی و جوابمو میدی . عزیزم لباس عیدتم خریدم اگه بدونی چقدر گشتم تا یه لباس خوشگل پیدا کنم البته هر چی تنت میکنم بهت میاد چون خیلی نازی دخترم . به امید روزای قشنگتر ..... ...
28 اسفند 1389

بابا

سلام دختر گلم :سارینا جون امروز من خیلی خوشحال هستم که خدا تو رو به ما داد .عزیزم شما بزرگترین نعمتی هستی که خدا میتونه به بابا بده.من از خدا شاکرم . سارینا جون بابا همیشه به یادته و آرزوی سلامتی و تندرستی برات داره از طرف بابا ...
27 اسفند 1389